وکیل امیرحسین محمودی   

ساخت وبلاگ
قانون اصلاح قانون توسعه معابر‌مصوب اول تیر ماه 1320‌ماده یکم - هر گاه شهرداری‌ها توسعه یا اصلاح یا احداث برزن - خیابان میدان - گذر- کوی - انهار یا قنوات را برای تسهیل آمد و شد یا زیبایی‌شهر و یا برای سایرنیازمندی‌های شهر لازم بدانند طبق مقررات این قانون رفتار خواهد شد.‌تبصره - زمینهای مشجر یا مزروع و یا بیاض اطراف شهر با آنچه در آنها واقع است تاحدودی که مطابق نقشه قطعی شهرداری هر محل داخل در‌شهر شناخته می‌شود مشمول مواداین قانون خواهد بود.‌نقشه شهرداری برای هر یک از شهرها از حیث وسعت و حدود شهر باید به تصویب هیأتوزیران برسد.‌ماده دوم - شهرداری مکلف است نقشه مشروح میدان یا برزن یا خیابان یا گذر یا کویرا تا حدی که طبق ماده یک مورد احتیاج شهر باشد تهیه کرده‌و مقدار متری که از هرخانه یا مستغل یا زمین مشجر یا مزروع یا بیاض جزء شارع یا میدان خواهد شد تعیین وارزیابی نموده پس از تصویب انجمن‌شهرداری و فرمانداری محل به وزارت کشور فرستاده ووزارت کشور در صورت تصویب آن را برای اجرا به شهرداری می‌فرستد.‌شهرداری با تعیین موقع اجرای نقشه که اقلاً سه ماه پس از انتشار آگهی یا اخطارکتبی خواهد بود به وسیله آگهی یا اخطار کتبی به مالکین یا نمایندگان‌قانونی آنها ویا متولیان و متصدیان موقوفه اطلاع می‌دهد و در مواقع ضرورت و فوریت انجمن شهرداریبا تصویب وزارت کشور می‌تواند مدت سه‌ماه را به اقتضای موقع و محل تقلیل دهد.‌تبصره - از تاریخ انتشار آگهی مورد بحث مالکین خط توسعه خیابان و گذر و یا احداثمیدان می‌توانند بر نقشه شهرداری واخواست نموده و دلائل‌واخواست را به وزارت کشوربفرستند.‌ماده سوم - نسبت به انهار یا قنواتی که آب آنها تا به حال به مصرف شهر می‌رسیدههر گاه مالکین آنها نخواهند یا نتوانند مقدار آب وکیل امیرحسین محمودی   ...ادامه مطلب
ما را در سایت وکیل امیرحسین محمودی    دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amirhoseynmahmoodi بازدید : 65 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 14:21

ملّاصدرا می گوید:خداوند بی نهایت است و لامکان و بی زمانامّا به قدر فهم تو کوچک می شودو به قدر نیاز تو فرود می آید و به قدر آرزوی تو گسترده می شود،و به قدر ایمان تو کارگشا می شود،و به قدر نخ پیرزنان دوزنده باریک می شود،و به قدر دل امیدواران گرم می شود...پــدر می شود، یتیمان را و مادر..برادر می شود، محتاجان برادری را.همسر می شود، بی همسر ماندگان را.طفل می شود، عقیمان را.امید می شود، ناامیدان را.راه می شود، گم گشتگان را.نور می شود، در تاریکی ماندگان را.شمشیر می شود، رزمندگان را.عصا می شود، پیران را.عشق می شود، محتاجانِ به عشق را...خداوند همه چیز می شود، همه کس را. به شرط اعتقاد؛ به شرط پاکی دل؛ به شرط طهارت روح؛به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا!و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف،و زبان هایتان را از هر گفتار ِناپاک،و دست هایتان را از هر آلودگی در بازار...و بپرهیزید از ناجوانمردی ها، ناراستی ها، نامردمی ها!چنین کنید تا ببینید که خداوند، چگونه بر سفره شما، با کاسه ای خوراک و تکه ای نان می نشیند و بر بندتاب، با کودکانتان تاب می خورد و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان می کند،و «در کوچه های خلوت شب با شما آواز می خواند»مگر از زندگی چه می خواهید؟!که در خدایی خدا یافت نمی شود، که به شیطان پناه می برید؟که در عشق یافت نمی شود، که به نفرت پناه می برید؟که در سلامت یافت نمی شود، که به خلاف پناه می برید؟قلب هایتان را از حقارت کینه تهی کنید و با عظمت عشق پر کنید.زیرا که عشق چون عقاب است. بالا می پرد و دور...بی اعتنا به حقیران ِ در روح.کینه چون لاشخور و کرکس است.کوتاه می پرد و سنگین. جز مردار به هیچ چیز نمی اندیشد.بـرای عاشق، ناب ترین، شور است و زندگی وکیل امیرحسین محمودی   ...ادامه مطلب
ما را در سایت وکیل امیرحسین محمودی    دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amirhoseynmahmoodi بازدید : 67 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 14:21

چنان که هست جهان خود به خود ندارد عيب * * * که عيب و نقصي اگر هست در جهان از ماستبه چشم عیب ، تو در وی نظر مکن زنهار*** که آفریده ی یزدان خالق یکتاستنيافريد خداي اين جهان به بيهوده * * * بدانچه کرد خدا کي مجال چون و چراستخداي در ما هرگونه نيرويي بگذاشت * * * که حکم جمله روان بر جوارح و اعضاستبه دستياري اينگونه گونه نيروها * * * من و تو را به عمل هاي خويش استيلاستتميز خوب ز بد انتخاب خير ز شر * * * وظيفه اي است که در اختيار ما و شماستتو خوب باش که هر چيز بر تو خوب آيد * * * که پيش ديده ی زشت آنچه هست زشت نماستتو با رضاي خدا کار اگر کني بيني * * * که کارهاي تو خود جملگي به وفق رضاستچون قدرت بد و خوب است در کف من و تو * * * چرا به سوي بدي پاي ما همي پوياستچو اختيار نهادند در تو هر چه رسد * * * ز شرّ و خير مکن کاهلي مگو که قضاستجهان چو کوه بود کارهاي ماست صدا * * * بَدَ ارَ رسدمان يا خوب بازگشت صداستجهان مقام صلاح است رستگاري و خير * * * چو مرد، اهل صلاح و فضيلت و تقواستولي چو مرد، بد اخلاق و زشتکار بود * * * جهان سراي بدي ها و زشتکاريهاستبرای خدمت یکدیگریم ما ورنه ***چه سود مان ز هزاران هزار سال بقاستبه ما همي گذرد همچنان که بر حيوان * * * اگر هزار بهار و خزان و صيف و شتاستاگر فضايل و اخلاق مردمي نبود * * * کز ان وجود بشر را جمال و فرّ و بهاستميان آدمي و گاو و خر چه فرق بود * * * جز اين غريزه که اين صامت است و آن گوياستمگر نگفت پيمبر :جهان چه مزرعه اي است * * * که هرچه تخم فشاني در آن به نشو و نماستز گندم ، آيد گندم ز جو برويد جو * * * چنانکه حنظل و خرما ز زحنضل و خرماستتو تخم پاک در اين سر زمين فشان و ببین * * * که بار و بر، همه فيض است و سود و برگ و نواستاگر بزرگان گفتند ترک وکیل امیرحسین محمودی   ...ادامه مطلب
ما را در سایت وکیل امیرحسین محمودی    دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amirhoseynmahmoodi بازدید : 49 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 14:21