چنان که هست جهان خود به خود ندارد عيب * * * که عيب و نقصي اگر هست در جهان از ماستبه چشم عیب ، تو در وی نظر مکن زنهار*** که آفریده ی یزدان خالق یکتاستنيافريد خداي اين جهان به بيهوده * * * بدانچه کرد خدا کي مجال چون و چراستخداي در ما هرگونه نيرويي بگذاشت * * * که حکم جمله روان بر جوارح و اعضاستبه دستياري اينگونه گونه نيروها * * * من و تو را به عمل هاي خويش استيلاستتميز خوب ز بد انتخاب خير ز شر * * * وظيفه اي است که در اختيار ما و شماستتو خوب باش که هر چيز بر تو خوب آيد * * * که پيش ديده ی زشت آنچه هست زشت نماستتو با رضاي خدا کار اگر کني بيني * * * که کارهاي تو خود جملگي به وفق رضاستچون قدرت بد و خوب است در کف من و تو * * * چرا به سوي بدي پاي ما همي پوياستچو اختيار نهادند در تو هر چه رسد * * * ز شرّ و خير مکن کاهلي مگو که قضاستجهان چو کوه بود کارهاي ماست صدا * * * بَدَ ارَ رسدمان يا خوب بازگشت صداستجهان مقام صلاح است رستگاري و خير * * * چو مرد، اهل صلاح و فضيلت و تقواستولي چو مرد، بد اخلاق و زشتکار بود * * * جهان سراي بدي ها و زشتکاريهاستبرای خدمت یکدیگریم ما ورنه ***چه سود مان ز هزاران هزار سال بقاستبه ما همي گذرد همچنان که بر حيوان * * * اگر هزار بهار و خزان و صيف و شتاستاگر فضايل و اخلاق مردمي نبود * * * کز ان وجود بشر را جمال و فرّ و بهاستميان آدمي و گاو و خر چه فرق بود * * * جز اين غريزه که اين صامت است و آن گوياستمگر نگفت پيمبر :جهان چه مزرعه اي است * * * که هرچه تخم فشاني در آن به نشو و نماستز گندم ، آيد گندم ز جو برويد جو * * * چنانکه حنظل و خرما ز زحنضل و خرماستتو تخم پاک در اين سر زمين فشان و ببین * * * که بار و بر، همه فيض است و سود و برگ و نواستاگر بزرگان گفتند ترک وکیل امیرحسین محمودی ...
ادامه مطلبما را در سایت وکیل امیرحسین محمودی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : amirhoseynmahmoodi بازدید : 49 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 14:21